جزییات جدید از ماجرای پاکبانی که از پل سقوط کرد| شهرداری میگوید پیگیر حق و حقوق الیاس محمدی است، اما او بیمه هم نبود
رویداد۲۴ محمد باقرزاده: جوان مهاجری که روزها در میوهفروشی کار میکرد، شبها پاکبان بود و خیابانهای پایتخت ایران را تمیز میکرد، در یکی از همین روزها هنگام انجام وظیفه قانونی، به زیر مشت و لگد گرفته و از بالای پل به پایین پرتاب شد و جان داد؛ این بخشی از سرنوشت انسانی است که تا چندین روز پس از جانباختنش حتی نامش هم اعلام نمیشود و در روایت رئیس شورای شهر، شهردار تهران و چندین مسئول و رسانه، از او به عنوان «پاکبان» یا «مقتول» نام برده میشد.
اگرچه چندروز بعد نام «الیاس محمدی» سراز شبکههای اجتماعی درآورد، اما همچنان سرگذشت و شرایط کنونی خانوادهاش محل بحث بود.
یافتههای تازه «رویداد۲۴» که حاصل گفتگو با چند مقام رسمی در شهرداری و دو نفر از کسانی است که الیاس را از نزدیک میشناختند، نشان میدهد که او یک مهاجر افغانستانی ساکن در تهران بوده، شش سال پیش به همراه بردارش پا به ایران گذشته و در تاریخ ۲۵ بهمن امسال پیکر بیجانش از مرز تایباد، به وطنش برگشته است. «حسن محمدی»، برادر الیاس که روزی او را به ایران آورده بود، ۵ روز پس از جانباختن برادرش، پیکر بیجانش را به برای خاکسپاری در وطن، به افغانستان برده است.
مرگ زیر پرچم؛ روایت قتل الیاس و خبری که از خروجی حذف شد
نخستین خبر این پرونده قتل را «همشهری آنلاین» ارگان رسانهای شهرداری تهران منتشر کرد، هرچند که بلافاصله و پس از خبرساز شدن این پرونده، خبر را بیهیچ توضیحی از خروجی رسانه حذف کرد.
در خبر نخست به نقل از قاتل آمده بود که «گمان میکردم این پاکبان قصد بیاحترامی یا سرقت پرچم را دارد و به همین دلیل با او درگیر شدم». قاتل گفته بود «تصور اشتباه من باعث مرگ پاکبان بیگناه شد. من واقعا قصد گرفتن جانش را نداشتم. حتی وقتی او از روی پل به پایین پرتاب شد هم فکر نمیکردم، زنده نماند. فکر کردم او قصد سرقت پرچم را دارد. نمیدانستم او برای نظافت آنجاست. من معمولا هر تخلفی میشود به پلیس گزارش میکنم. مانند نمونه بارها دیدهام که افرادی صندوق صدقات خالی میکنند یا قصد سرقت لوازم داخل ماشین را دارند یا با فردی درگیری شدهاند. هر چه ببینم فورا به پلیس زنگ میزنم و موضوع را گزارش میکنم. در این مورد احساس مسوولیت شدیدی دارم. آن شب هم دو مرتبه به پلیس زنگ زدم، اما تصمیم گرفتم خودم دست به کار شوم و به کارگر جوان تذکر بدهم که بیخیال سرقت شود.»
در همین گزارش به نقل از قاتل درباره جزئیات درگیری و شب حادثه هم آمده است: «اگر متوجه میشدم که چنین کاری انجام نمیدادم. رفتم به سمت مقتول و گفتم سارقی؟ بعد با هم درگیر شدیم. هلش دادم که ناگهان از روی پل افتاد پایین. من هم فکر کردم که کار سرقت او را ناتمام گذاشتهام. بعد از حادثه سوار ماشینم شدم و رفتم. ظاهرا او از روی پل به پایین پرتاب شده و بعد خودرویی او را زیر گرفته است. من اصلا نمیدانستم که آنها کارگر هستند و در حال نظافت خیابان. حالا که متوجه این موضوع شدهام، بسیار پشیمانم و عذاب وجدان دارم. امیدوارم خانوادهاش حلالم کنند.»
خلاصه ماجرا از قول قاتل و آنچه بعدتر از سوی رسانههای رسمی منتشر شد نشان میداد فردی ۲۵ ساله با مدرک لیسانس، در بامداد جمعه ۲۰ بهمن با یک پاکبان درگیر شده، او را از پل نیایش به پایین پرتاب کرده، همکارانش را هم تهدید به قتل کرده و درنهایت با ماشین خود فرار کرده است.
این فرد در روزهای آتی توسط پلیس بازداشت شده و آنچه در بالا آمده، روایت متهم به قتل در گفتگو با بخش حوادث رسانهها است. با این حال آنچه حساسیت را بر روی این پرونده تشدید کرد، حذف شدن خبر از خروی ارگان رسمی رسانهای شهرداری تهران بود.
بیشتر بخوانید: قتل داریوش مهرجویی و همسرش چگونه باعث افغانستیزی شد؟
روایتی از یک سامانه رسمی؛ انتقال پیکر به تایباد
رویداد۲۴ در روزهای گذشته پیگیر پرونده بوده و در گفتگو با یکی از کارمندان شهرداری تهران، یک مدیر میانی در سازمان بهشت زهرا و همچنین دو نفر از نزدیکان پاکبان مهاجر، جزئیات تازهای از این پرونده به دست آورده است.
آنچه از دل این گفتگوها حاصل شده به طور خلاصه نشان میدهد که فرد مقتول، یک مهاجر افغانستانی و شاغل در شهرداری تهران در حرفه پاکبانی بوده است، اما به دلیل ممنوعیت فعالیت مهاجران، او با واسطه یک پیمانکار فعالیت میکرده و مانند صدها مهاجر افغانستانی دیگر، بیمه نداشته و از بسیاری از مزایای ساده کار در این نهاد بیبهره بوده است.
یکی از همکاران این پاکبان به رویداد۲۴ میگوید تا چند روز پس از درگذشت الیاس، پیکرش در پزشکی قانونی و بعد هم بهشت زهرا بود و به بردارش اجازه انتقال پیکر را نمیدادند.
همین موضوع باعث میشود تا سراغ سامانه بهشت زهرا برویم. براساس روندی از پیش تعیین شده، تمام ورودی و خروجیها را در سامانه ثبت میکنند؛ بررسیهای رویداد۲۴ نشان میدهد در این سامانه فردی به نام الیاس محمدی فرزند عبدالرحمن و متولد اول فروردین ۱۳۸۳، در تاریخ ۲۵ بهمن از بهشت زهرا به مقصد تایباد منتقل شدهاست؛ اطلاعاتی که با دادههای پیش از این و همچنین روایت دو فرد آشنا و نزدیک به خانواده محمدی در تهران هم همخوانی دارد.
اطلاعات الیاس محمدی به روایت سامانه رسمی بهشت زهرای تهران
بنابراین پیکر الیاس محمدی در ۲۵ بهمن یعنی ۵ روز پس از جانباختنش از بهشت زهرا به مقصد تایباد و بعد هم افغانستان منتقل شده است.
پاکبانی که کارمند شهردای تهران نبود!
اگرچه پیشتر رئیس شورای شهر تهران و همچنین شهردار تهران فعالیت مقتول یعنی الیاس محمدی در شهرداری تهران به عنوان پاکبان را تایید کرده و حتی زاکانی اعلام کرده که پیگیر حق و حقوق این پاکبان هست، اما در سامانه «شفافیت» شهرداری تهران و در بخش کارکنان نامی از الیاس محمدی و برادرش حسن محمدی به چشم نمیخورد؛ ماجرای ساده، اما عجیب که از دور زدن قوانین توسط برخی مسئولان و پیمانکاران نهادهای رسمی حکایت دارد.
خلاصه ماجرا این است که اگرچه مقامات ارشد شهرداری تهران حالا و پس از مرگ الیاس محمدی میگویند پیگر حق و حقوق این پاکبان شهرداری هستند، اما در سامانه رسمی این نهاد و در بخش کارکنان نامی از این پاکبان به چشم نمیخورد.
یکی از مدیران میانی شهرداری تهران دراینباره به رویداد۲۴ میگوید: «خب واضح است که نامی از مهاجران در این سامانه ثبت نمیشود، چون براساس قانون هیچکسی حق ندارد مهاجران را به عنوان کارمند رسما بپذیرد یا آن را اعلام کند. او در شهرداری کار میکرد، اما اسمش به عنوان کارمند یا کارگر شهرداری که ثبت نمیشود.»
نتیجه جستوجوی الیاس محمدی در سامانه شفافیت شهرداری تهران
اگرچه شماره تماس «حسن محمدی»، برادر الیاس محمدی از سوی نزدیکان او در اختیار خبرنگار رویداد۲۴ قرار گرفته، اما امکان تماس با این شماره وجود ندارد؛ به نظر میآید او که پیکر بردارش را به افغانستان برده، همچنان در همین کشور حضور دارد و هنوز برای پیگیری پرونده یا ادامه کار خود به ایران برنگشته است.
این بخش قابلاعتنا و راستیآزماییشده از پرونده جوانی مهاجر است که حدودا یک ماه پیش از ۲۰ سالگیاش در دیار غربت و زیر پرچمی که کارش تمیز کردن آن بود، از پل به پایین پرتاب شد و جان باخت.
ولی کاش دنبال یه چیز دیگه ای برای تخریب شهر داری می گشتین.
حقتون همون شهردار هفتیر کشه
بسیار بعید می دانم وجدانی داشته باشی